این تورنمنت بزرگ جهانی آنقدر حاشیه و خبرهای کوچک و بزرگ دارد که به نویسنده و خبرنگار فرصت نوشتن و نگارش هم نمیدهد، گویا دیر شده باشد و تنها فرصت داری که از همهچیز فیلم تهیه کنی و بعدها درباره این وقایع یادداشت بنویسی، اما در آرامش بین یکچهارم نهایی و نیمهنهایی فرصتی دست داد تا درباره یکی از مسائل مهم این روزهای جامجهانی مطلبی بنویسم و ارسال کنم.
مطلبی درباره اخلاق، اشتباه نکنید من نه ویتگنشتاین هستم و نههایدگر، اما در این مدت در کنار مربیان بزرگی چون یواخیم لو، فان خال، کلینزمن و ویلموتس به یک فیلسوف تمام عیار تبدیل شدهام.
نکته بسیار مهم این که برترین رفتارهای انسانی را در وحشتناکترین و هولناکترین لحظات ممکن از این افراد میبینی و گاهی باور کردن چنین رفتارهایی بسیار سخت است.
تصورش را بکنید، فان خال به تمرین سبک صبحگاهی تیمش نیاز مبرم دارد و ناگهان در ابتدای روز متوجه میشود استادیوم محل تمرین تیمش آماده نیست و این در حالی است که تیم حریف هلند براحتی سرگرم تمرین سبک صبحگاهی است، او نگاهی به مسئول برگزاری رقابتها میکند، خوب میداند که در دل آن شخص چه آشوبی است و چقدر استرس دارد، جلو میآید و به او میگوید: اصلا نگران نباش، اتفاقی رخ نداده، آرام باش فقط به من بگو چه زمانی آماده میشود اگر کلا امیدی به زمین تمرین نیست ما میتوانیم در زمین کوچک پشت هتل تمرین کنیم!
در پایان دور اول از مرحله گروهی تیمهای زیادی شکست خوردند، چند تیم تحقیر شدند، برخی اشتباه کردند، برخی شاید کمکاری و در این میان واکنش افراد و میزان پاسخگو بودن آنها بسیار اهمیت داشت.
به اظهارات ویسنته دلبوسکه بعد از شکست 5 بر یک اسپانیا مقابل هلند توجه کنید: «مردم اسپانیا تحقیر برابر رقیب قدیمی، هلند را روی دوش خود حس کرده و شرایط برای این پیرمرد بسیار سنگین و سیاه است» جملات دلبوسکه اینگونه آغاز میشود: از خبرنگارانی که در سالن حضور دارند تشکر میکنم، فکر کنم چند دقیقه تاخیر داشتم، عذر میخواهم، درباره بازی، اول باید به تیم حریف تبریک بگویم، آنها عالی بازی کردند، از طرفی ما خیلی پر اشتباه بودیم، از بازیکنانم به خاطر تلاششان ممنونم، اگر به دنبال مقصر میگردید خیال همه را راحت کنم، چون اینجا مقابل شما نشسته است، من مقصر این تحقیر هستم و به همه مردم اسپانیا اعلام میکنم در جنگ تاکتیکی با فان خال شکست خوردم.
در آن نشست خبری حضور داشتم و البته این اظهارات دلبوسکه را در قالب یک خبر مخابره کردم، اما دوست دارم این جملات بزرگوارانه را بارها و بارها تکرار کنم و برای سایرین هم تعریف کنم. یک مربی تحقیر شده در این سن و سال چگونه چنین مدیریتی روی رفتارش دارد؟
یواخیم لو، سرمربی خوشفکر و البته خوشتیپ تیم ملی فوتبال آلمان بعد از پیروزی پر گل تیمش برابر پرتغال در حالی که باید بسیار شاد و پرانرژی باشد، در ابتدای نشست خبری خود با چهرهای غمگین مقابل خبرنگاران مینشیند و میگوید: در بین کودکانی که امروز همراه با بازیکنان وارد زمین شدند عدهای مبتلا به سرطان بودند، بیایید دست به دست هم دهیم و در این فرصت جهانی هر جا که میشود از درد آنها بنویسیم و از مردم بخواهیم به آنها کمک کنند.
مردی که تحت هر شرایطی مراقب مدل لباسش است، سعی میکند همیشه تمیز و شیک باشد و اگر لازم باشد قبل از کنفرانس خبری خود حتما دوش میگیرد. شاید این موارد خیلی مهم به نظر نرسد، اما شرایط این مربیان را هم در نظر بگیرید. در آن صورت به اهمیت نوع رفتارشان پی خواهید برد.
لوئیس فان خال، سرمربی هلند وارد نشست خبری خود میشود، شک نکنید خود را برای سوالات حمایتی خبرنگاران هلندی آماده کرده تا از تلاش خود و از کارهایی که برای فوتبال هلند کرده بگوید، اما به محض ورود به سالن متوجه خانم خبرنگاری از استرالیا میشود که پیش از این مقاله بسیار تندی علیه او در تایمز منتشر کرده است. این خبرنگار بدون هیچ مدرکی، فان خال را فردی پولپرست و بیتعصب دانسته که فوتبال هلند را رها کرده و به باشگاه منچستریونایتد دل بسته است. حالا او در چنین شرایطی باید چه واکنشی نشان دهد؟ روی صندلی خود مینشیند از افسر خبری فیفا میخواهد بهعنوان نفر اول میکروفن را به همان خبرنگار زن بدهد تا او به عنوان نفر اول سوال خود را بپرسد. گفتوگویی مملو از احترام شکل میگیرد و خبرنگار زن در انتهای سوالش از او به خاطر مقالهاش عذرخواهی میکند.
اخلاقمداری در جامجهانی یکی از اتفاقهای بسیار زیبا و دوستداشتنی بود که برای خبرنگاران و کارشناسان حاضر در برزیل بسیار اهمیت داشت و سوژه مقالات زیادی شد.