- توضیحات
- :::
-
دسته: دانستنیها |
-
منتشر شده در دوشنبه, 24 شهریور 1393 09:05 |
کلاغهای تهران چه شدند؟ شايد اين حيوانات امواج مضر شهر را زودتر از ما حس کردهاند، امواجي که هنوز محققان ما در مضر بودن و نبودنش ترديد دارند. کلاغها يک چيزهايي فهميدهاند که اين طرفها آفتابي نميشوند.
مردم سالاری در گزارشی نوشت:
مشکل ماهوارهها با پارازيت حل ميشود؟
گام1: ميگويند «الانسان حريص من ما منع منه» «انسان نسبت به آنچه از آن منع شده حريص است».
رفتار کودکان را زير نظر بگيريد، اگر به يک کودک بگوييم: اجازه داري به تمامي وسايل اين اتاق دست بزني غير از چراغ قوه، به محض اين که او را در اتاق تنها بگذاريد، تمام وسايل را رها کرده و يک راست سراغ چراغ قوه ميرود. اين خصلت کودک است که در بزرگسالي هم آن را کنار نميگذارد. آدميزاد موجود عجيبي است، در واقع رام نشدنيترين موجود جهان هستي است.
به همين دليل است که «اختيار» تعريف ميشود و انتخاب کارهاي نيک، ارزش پيدا ميکند... در قرآن کريم داريم که خداوند به آدم فرمود: به آن درخت نزديک نشو! حالا اين سوال پيشميآيد که آيا خداوند متعال نميتوانست دور آن درخت حصاري بکشد تا آدم قدرت نزديک شدن به آن را نداشته باشد؟ پاسخ مشخص است. خداوند، آدم را از نزديک شدن به درخت منع ميکند اما آدم با اختيار خود به درخت نزديک ميشود و از بهشت رانده ميشود و هبوط ميکند. از همين جا پيداست که قصه آدمي قصه انتخابهاست. انتخابهايي که گاه او را از فرش به عرش ميرساند و گاه به پستترين مقامها.
با اين وجود هيچ کس معتقد نيست، انساني که بر اثر محدوديت، انتخاب نادرستي نميکند، هنر کرده، چرا که انتخاب شايسته و درست، زماني ارزش پيدا ميکند که مانعي بر سر راه ديگر انتخابها وجود نداشته باشد.
بحث ماهواره و حاشيههايش بحثي تکراري است و جاي آن نيست که در مورد انتخاب کردن يا نکردن شبکههاي ماهوارهاي توسط مردم اظهار نظر کنيم چرا که بر همه واضح و مبرهن است که شبکههايي که برنامههاي فارسي زبان و سريالهاي دوبله شده را به رايگان در اختيار ما قرار ميدهند، عاشق چشم و ابروي ما نيستند اين در حالي است که ميدانيم بودجه زيادي صرف اين شبکهها ميشود.
صحبت اينجاست که آيا راه مقابله با شبکههاي ماهوارهاي همان مسائل است که تاکنون در پيش گرفته شده و يا جاي تجديدنظر وجود دارد؟
يکي از روشهايي که براي مقابله با شبکههاي ماهوارهاي صورت ميگيرد، بحث «پارازيت» است. اما شبهات فراواني در خصوص تاثير پارازيت بر سلامتي انسان وجود دارد که به تازگي خبردار شديم کميتهاي متشکل از کارشناسان وزارت بهداشت،سازمان انرژي اتمي و ساير دستگاههاي اجرايي به منظور بررسي تاثيرات پارازيت بر سلامت مردم منتشر شده.
دکتر «حسن قاضي زادههاشمي» وزير بهداشت، درمان و آموزش پزشکي در مورد اين کميته گفته است: «کميته بررسيکننده پارازيتها با آزادي کامل در حال تحقيق درباره تاثير پارازيتها بر سلامت مردم است و اگر مشکلي در اين راستا وجود داشته باشد، اعلام ميکند.» به گفته وي گزارشهاي اوليه نشان ميدهد که آن بخش از پارازيتها که در ايران وجود دارد، مشکلات جسمي ايجاد نميکند، اما اين در حالي است که تحقيقات هنوز تمام نشده و بايد کامل شود.وزير بهداشت صحبتهايي درباره تاثير پارازيتها روي سلامت جسمي مردم را شايعه دانست و گفت: «شايعات در خصوص پارازيتها و تاثير آنها بر سلامت مردم خيلي زياد است، اما بر اساس مستندات علمي ميگويم که بسياري از شايعات تقريبا از نظر علمي هيچ سنديتي ندارد. اين که بگوييم پارازيت سبب يک سري بيماريها و عوارض از جمله سقط جنين ميشود، چيزي نيست که از نظر علمي مبنايي داشته باشد.»در همين حال، دکتر «علي عسل خو» پزشک عمومي درباره تاثير پارازيتها بر سلامت گفت: «از سويي نميتوان گفت امواج الکترومغناطيس بيتاثير هستند، اما از سوي ديگر هم سندي وجود ندارد که تاثير پارازيتها را روي سلامت مردم نشان دهد.»
گفتني است؛ وزارت بهداشت تاکنون مضرات و آثار سوء پارازيتها بر سلامت انسان را تاييد نکرده است و در جلسه بررسي تاثير پارازيتها بر سلامت انسان که با حضور مسوولان وزارت بهداشت، نيروهاي مسلح، مخابرات و نمايندگان مجلس در آبان سال 1391 تشکيل شد، مسوولان اين حوزه اعلام کردند که طول موج فرکانسهاي ارسالي آنها روي ماهوارهها استاندارد است و مشکلي براي سلامت مردم ايجاد نميکند. در شرايط فعلي عدهاي معتقد هستند که اين پارازيتها زيانبار است و عدهاي نيز بر اين باورند که چنين زياني هنوز ثابت نشده است. اين شک و شبهات در مورد زيانها و تاثيرات پارازيتها در بين متخصصان اين حوزه هم ديده ميشود.
اثرات پارازيت بربدن انسان
گام 2: بعضي چيزها قابل تشخيص و اعلام نظر قطعي نيست. مثلا همين پارازيت، هنوز خيليها معتقدند که پارازيت بر سلامتي انسان تاثير منفي ندارد اما فرضيههاي ديگري هم وجود دارد که براي اثبات مضر بودن امواج پارازيت دلايل علمي ميآورند.
شايد براي بسياري افراد مفهوم موج کمي مبهم و پيچيده به نظر آيد يا شايد بهتر است بگوييم اين پديده برايشان قابل لمس و درک نيست. اگر بخواهيم آن را علمي تعريف کنيم، بايد گفت هر پديده فيزيکي را که به صورت همزمان تابعي از مکان و زمان باشد، موج ميگوييم. فرمول رياضي تابع موج به وضوح ارتباط اين پديده را با زمان و مکان نشان ميدهد. موج يعني انرژي گسترده شده با فرکانس و طول موج، يا به عبارتي به هر آشفتگي در محيط که در فضا يا فضا- زمان منتشر شود و اغلب حامل انرژي است، موج گفته ميشود اگر اين آشفتگي در ميدانهاي الکترومغناطيسي باشد، آن را موج الکترومغناطيسي مينامند. در امواج الکترومغناطيسي ميدانهاي الکتريکي و مغناطيسي به طور عمود بر يکديگر نوسان ميکنند و با سرعت نور انتشار پيدا ميکنند. جالب است بدانيد که امواج با هم برخورد نميکنند بلکه تداخل ميکنند. امواج الکترومغناطيسي که طيف وسيعي از موجها را دربرميگيرد، براي انتشار به محيط مادي نياز ندارد، يعني ميتواند هم در محيط مادي و هم خلأ منتشر شود ولي امواج مکانيکي که امواجي ساده تر هستند مانند صوت، امواج زلزله و امواج آب براي انتشار به محيط مادي نياز دارند.به طور کلي امواج به دو دسته امواج طولي و عرضي تقسيم ميشوند. در موج طولي امتداد انتشار و نوسان بر هم منطبق است در حالي که در موج عرضي جهت امتداد نوسان بر امتداد انتشار عمود است. امواج الکترومغناطيسي جزء امواج عرضي هستند.امواج صوتي جزء امواج طولي هستند. امواج صوتي ميتوانند در جامدات، مايعات و گازها منتشر شوند. امواج صوتي در محدودهاي قرار گرفتهاند که ميتوانند گوش و مغز انسان را براي شنيدن تحريک کنند. اين محدوده بين 20 تا 20 هزار هرتز (Hz) قرار دارد. امواج الکترومغناطيسي پهنه وسيعي از فرکانسها را دربرميگيرد مانند امواج مرئي، راديويي، X و گاما، بنفش، فرابنفش، قرمز، مادون قرمز و... که در اين تقسيم بندي جا ميگيرند.اما نويز يعني سيگنال ناخواسته که به سه دسته اصلي تقسيم ميشوند؛ نويز زمينه، نويز نوساني و نويز مزاحم که بيشترين بحث ما درباره مورد سوم است که همانند يک سيگنال اين امواج منتشر ميشوند و سيگنالهاي دريافتي را پوشش ميدهند به نحوي که باعث به هم ريختن سيگنال اصلي ميشوند. البته اگر بخواهيم دقيقتر نويزها را بررسي کنيم، موارد ذيل را بايد در نظر گرفت؛بحث اصلي ما امواج راديويي يا ميکروويو مزاحم است. اين امواج زميني راديويي يا ميکروويو همانند سيگنال از برج راديويي فرستاده ميشوند و روي سيگنالهاي اصلي ماهواره سوار ميشوند و باعث ميشوند تصاوير به صورت شطرنجي ديده شوند. معمولاً اين برجها در مکانهاي بلند شهر نصب ميشوند. اين امواج براي اولين بار در سال 1965 در آمريکا براي فرستادن امواج راديويي به کار گرفته شد. آنها ميخواستند يک دهم هزينه اصلي فرستادن يک باند راديويي را بپردازند ولي با پيشرفت تکنولوژي از سال 1980 اين سيستم منسوخ شد. اين امواج در همان برج راديويي توسط دستگاهي مخصوص توليد و منتشر ميشود. امواج پارازيتي علاوه بر کانالهاي تلويزيوني، تلفن همراه، اينترنت، سيستمهاي الکترونيکي کليه دستگاههاي ايمني، مراکز تحقيقاتي، علمي، سنجش دما و هوا و... اختلال ايجاد ميکند.جهت دريافت فرکانسهاي ميکروويو در محدوده سه مگاهرتز تا 300 گيگاهرتز بايد آنتني به طور صحيح مقابل ماهواره قرار گيرد تا امواج به طور موازي با آن برخورد کند و در کانون جمع شود. دستگاههاي پارازيت انداز با توجه به فرکانسهاي ارسال شده روي فرستندههاي مختلف، روي آنها اختلال ايجاد ميکنند. مشخصاً توان اين پارازيت اندازها بايد بيشتر از امواج ارسال شده باشد. نکته مهم اين است که به خاطر اثر زمين، برد امواج ميکروويو دو کيلومتر است و براي آنکه يک نقطه را پوشش دهند، نياز به تعداد زيادي دکل در مکانهاي مختلف دارند. لازم به ذکر است که دستگاههاي توليدکننده امواج ميکروويو، بسيار گران هستند. امواج ميکروويو با فرکانسي بالاتر از 300 مگاهرتز بيشترين اثر را روي بدن دارد. طبق مطالعات انجام شده از بين رفتن تعادل دماي بدن، به طوري که بيش از پنج درجه سلسيوس باشد خطر مرگ را براي انسان دارد. هنگاميکه امواج ميکروويو با بدن برخورد ميکند، مقداري از آن جذب بدن ميشود و مقداري هم عبور ميکند. عضلات بدن انسان قدرت جذب بيشتر اين امواج را دارد. اين امواج پس از جذب در بدن توليد گرما ميکند. اين گرما جريانهاي القايي در بدن به وجود ميآورد که اين جريانهاي يوني القا شده، باعث بالا رفتن دماي بدن ميشود و اثر سوء خود را بر بدن ميگذارد. به طور کلي ضررهايي که اين امواج هنگام ارسال ايجاد ميکنند، عبارتند از؛ تداخل در سيستم هدايت هواپيما، تداخل در سيستم گيرندگي و فرستندگي کليه دستگاههاي ماهوارهاي، تاثيرات سوء روي مغز و اعصاب و... به طور کلي امواج پارازيتي بدون ضرر وجود ندارد و مادام که پخش ميشوند روي هر رسانايي، از جمله بدن انسان، آب و موجودات مينشينند و عکس العمل نشان ميدهند. امواج در مسافت معيني نميمانند و در برخورد با کوهها، آبها، ساختمانها، شيروانيها، آينهها و... ميتوانند چند بار تکرار و تا مسافتهاي طولاني بازپخش شوند.با توجه به توضيحات فوق، امواج نقشي انکارناپذير در پهنه تکنولوژي بازي ميکنند و در تبادل اطلاعات نقشي اساسي ايفا ميکنند.اين امواج بيشترين استفاده را در علوم نظامي و فضايي دارد به طوري که هر روز اخباري از آن در پهنه صنعت و فناوري شنيده ميشود ولي جهت جلوگيري از ضررهاي احتمالي آن بايد قوانين مدون و استانداردي با ضمانتهاي اجرايي تدوين شود تا استفاده از اين پديده فيزيکي مشکلي براي اين کره خاکي به وجود نياورد.
پارازيت فقط موشها و گربهها را فراري نداده
گام 3: اشرف مخلوقات که ميگويند، ماييم. پرمدعا و مغرور! خيلي پيشرفت کردهايم اين روزها. به کره ماه ميرويم و فضانوردي ميکنيم و عکسهاي ماهوارهاي ميگيريم. اما هنوز خيلي چيزها را نميدانيم.. يعني هنوز قدرت تشخيص چيزها را نداريم. ما آدمها با اين همه ادعا هنوز نميتوانيم زلزله را از چند روز قبل پيشبيني کنيم. سونامي را هم! اين ميشود که زلزله ميآيد و خانههايمان را با خاک يکسان ميکند و عزيزانمان را ميگيرد و...
سونامي!!! فاجعه ميآفريند و ما آدمها فقط نگاه ميکنيم. آخر هنوز قدرت تشخيص خيلي چيزها را نداريم. قدرت تشخيص زمان وقوع زلزله و سيل و سونامي را. خيلي بد است نه؟ ما حتي نميتوانيم زمان ورود يک بيماري مثل سرطان را به بدنمان پيشبيني کنيم. شايد اگر ميتوانستيم، مانع از ورودش ميشديم، شايد که نه! حتما اين کار را ميکرديم.
ما با اين همه ادعا تنها موجودات عالم هستي هستيم که نياز به بيمارستانهاي فوقتخصصي داريم چون با اين همه ادعا و منممنم نميتوانيم يک بيماري ساده را از بدنمان دور کنيم. بله ما اينقدر ضعيف هستيم. اينقدر که قدرت تشخيص آثار سوء خيلي چيزها را نداريم. اما هنوز هم وقتي ميخواهيم همديگر را تحقير کنيم، لقب حيوان به هم ميدهيم. آخر حيوانها را پستتر و پايينتر از خود ميدانيم. اما يادمان ميرود و خيلي وقتها که آنها خيلي جاها از ما بالاترند و مهمتر از همه اينکه ادعايي هم ندارند. حيوانها قدرت تشخيص زمان زلزله و سيل و حوادث طبيعي را دارند و امواج را بهتر از ما درک ميکنند. اگر در خانه حيواني داشته باشيد، خواهيد ديد که قبل از وقوع سيل يا زلزله، سر و صدا ميکند و خودش را به در و ديوار ميکوبد. اما ما هاج و واج نگاهش ميکنيم و فکر ميکنيم، ديوانه شده. الان هم همين طور است. امواج مخرب و آزاردهنده مثل امواج پارازيت، آنقدر در شهرهاي بزرگ زياد شدهاند که بسياري از حيوانات را فراري دادهاند.
چرا راه دور برويم همين تهران را در نظر بگيريد. اين شهر به شهر درختان چنار معروف است و درخت چنار به کلاغهايش شهرت دارد. واقعا کلاغهاي اين شهر چه شدند؟
از روباه و شغال صحبت نميکنيم که حضورشان در شهر بزرگي مانند تهران عجيب است اما نبودن کلاغ هم عجيبتر از آن است.
شايد اين حيوانات امواج مضر شهر را زودتر از ما حس کردهاند، امواجي که هنوز محققان ما در مضر بودن و نبودنش ترديد دارند. کلاغها يک چيزهايي فهميدهاند که اين طرفها آفتابي نميشوند.
امواج آزاردهنده پارازيت، شرايطي را فراهم آورده است که کلاغها نتوانستهاند آن را تحمل کنند و از تهران مهاجرت کردهاند؛ شايد هوش کلاغها به آدم نرسد اما فهميدهاند که ديگر نميتوانند در تهران زندگي کنند.
يک کارشناس محيط زيست ميگويد در کنار آلودگي هوا؛ پارازيتها هم يک عامل موثر در فراري شدن کلاغها از شهر تهران هستند. ماجراي پيامدهاي پارازيتهاي ارسالي براي اخلال در امواج ماهوارهاي هر روز ابعاد جديدي پيدا ميکند. پيش از اين اعلام شده است که پارازايتها از عوامل اصلي ابتلا به برخي بيماريهاي جسمي و اختلالات روحي در انسان هستند. يکي از مهمترين و شايعترين اين بيماريها که رشد فزاينده اي در ايران داشته سرطان است. با اين که تاثير اين امواج در ابتلا به بيماريهاي صعبالعلاج از سوي کارشناسان، پذيرفته شده اما نه تنها هيچ آماري در اين رابطه وجود ندارد بلکه صحبت از آن هم نوعي تابو به حساب ميآيد. در اين فقدان شايد مرگ زنبورهاي عسل يا فرار کلاغها عمق فاجعه اي را نشان دهد که آدمها حاضر نيستند آن را بپذيرند.
يک دامپزشک نقش پارازيتها را در ابتلا به سرطان بسيار مهم ميداند و ميگويد: در تهران، علاوه بر آلودگي هوا، گازهاي بنزين و بنزن، پارازيتها هم از عوامل مهم ابتلا به سرطان هستند.
او با هشدار اين مطلب که به زودي يک سونامي سرطان در تهران خواهيم داشت که از همين الان هم شروع شده، براي شفاف تر شدن آسيبهايي که امواج پارازيت بر انسان وارد ميکنند، از فرار کلاغها از شهر تهران ياد ميکند.
اين کارشناس با بيان اين مطلب که کلاغها يکي از باهوش ترين حيوانات دنيا هستند، ميگويد: امواج آزاردهنده پارازيت، شرايطي را فراهم آورده است که کلاغها نتوانسته اند آن را تحمل کنند و از تهران مهاجرت کردهاند؛ شايد هوش کلاغها به آدم نرسد اما فهميدهاند که ديگر نميتوانند در تهران زندگي کنند. با آلوده تر شدن شهر و بيشتر شدن امواج پارازيت، کلاغها، زنبورها و بسياري از حيوانات مفيد و بيآزار از تهران ميروند و رفتهرفته ما ميمانيم و موشهاي پوستکلفت و گربههاي داخل سطلهاي زباله!
اضافه کردن نظر