حیوانات بدون سر قادرند بدون داشتن مغز از طریق تجربه یاد بگیرند؛ مانند ستاره شکننده که برخلاف ربات های تمیز کننده منزل توانایی یادگیری دارند.
، یک مطالعه جدید نشان میدهد که حیوانات بدون سر مانند ستاره شکننده میتوانند به وسیله تجربه و بدون داشتن مغز بیاموزند. این امر به آنها اجازه میدهد تا به سرعت حرکت کنند تا از شکارچیان فرار و یا غذا پیدا کنند.
طبق گفته جولیا نوتار که این کار جدید را به عنوان بخشی از دکترای زیستشناسی خود در آزمایشگاه استاد سونکه جانسن در دانشگاه دوک انجام داده است: «مرکز پردازشی وجود ندارد.»
به جای مغز، این موجودات دریایی شبکه هایی از رشته های عصبی دارند که در هر پنج بازوی پیچ خورده شان حرکت میکنند و به منظور تشکیل یک حلقه عصبی نزدیک دهانشان به هم وصل میشوند. طبق دادههای جدید، این شبکه کافی است تا از طریق ارتباطدهی یادگیری را میسر سازد.
این روش یادگیری شامل ایجاد ارتباط بین انواع مختلف تحریکات از طریق یک فرآیند به نام شرطسازی کلاسیک است. این فرآیند مشتمل بر ترکیب یک تحریک خنثی با یک تحریک بدون شرط برای تولید یک واکنش شرطی است. این نوع یادگیری برای نخستین بار توسط ایوان پاولوف، یک فیزیولوژیست روسی، در اواخر قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم شناسایی و مورد بررسی قرار گرفت.
برای پر کردن این شکاف علمی، پژوهشگران مطالعاتی را بر روی ۱۶ ستاره شکننده سیاه انجام دادند. نیمی از آنها با کاهش نور برای ۳۰ دقیقه قبل از تغذیه حیوانات آموزش داده شده بودند در حالی که نیم دیگر تنها در نور تغذیه میشدند.
در ابتدای آزمایش با کاهش نور، تمام حیوانات پنهان ماندند. اما به مرور زمان، آن نیمه از حیواناتی که آموزش داده شده بودند که در تاریکی تغذیه کنند، ارتباط بین نور کم و دسترسی به غذا را آموخته و هرگاه نورها خاموش میشد، از پناهگاه خارج میشدند.
این رفتار حتی قبل از قرار دادن مجدد هرگونه غذا در مخزن برای آن ها تکرار شد که نشان میدهد آنها یاد گرفته بودند که غذاها پس از تاریکی میآیند.
نوتا میگوید: «این که حیوانات میتوانند یاد بگیرند به این معناست که آنها شبیه به روباتهای خودکار تمیزکاریی نیستند که صرفاً کف اقیانوس را تمیز میکنند.»، «آنها قادرند شکارچیان را پیش بینی و از آنها اجتناب و غذا را دنبال کنند، چرا که از محیط خود یاد میگیرند.» اکنون، نوتار امیدوار است که تحقیقاتش نتیجه بخش بوده و این موضوع مشخص گردد که این حیوانات بدون مغز چگونه موفق به یادگیری و یاداوری با استفاده از یک سیستم عصبی غیرمشابه با ما میشوند.