شهروند خوب، پایه‌گذار شهر خوب/ شهر خوب ساختنی است نه یافتنی

یادداشت : پاکزاد رستمی گوهر

 شهر پر از نامکشوفات پر رمز و رازی است که با اراده هوشمند و خلاقانه شهروندان و مدیران آن شهر به تعالی می‌رسد و باید توجه داشت که شهر خوب و آرمانی مبتنی بر آداب و ارزش‌های اسلامی شکل می‌گیرد.

شهر و شهروند موجوداتی با پیوندهای ارگانیک هستند که برای رشد و تعالی به همدیگر نیاز دارند و اگر این نیاز متقابل در ظرف زمانی خاص خود تامین شود می‌توان امیدوار بود که شهروند خوب و شهر ایده آل شکل می‌گیرد. اما اگر این مهم محقق نشود هر دو سوی این سیر ارتباطی بازنده خواهند بود و علاوه بر اینکه شهر، منابع خود را هدر می‌دهد، شهروند هم عمر خویش را فدای مسائلی می‌کند که هیچ سودی برای او ندارد.

در این میان وظایف شهر و شهروند و ترسیم نحوه ارتباط بین این دو مقوله از مسائل کلیدی و اساسی مرتبط با فرهنگ شهروندی و شهرنشینی است .شهروند و شهر را مکمل یکدیگر هستند. این دو مقوله با هم ارتباط ذاتی دارند و نمی‌توان آنها را از هم جدا کرد.
فرد به عنوان یک عنصر سازنده برای جامعه و محیط باید تلاش و همکاری لازم را در راستای رشد محیط زندگی و اجتماعی خود داشته باشد و اگر تک تک این عناصر وظایف خود را حول محور ساختن یک شهر خوب به درستی انجام دهند بدون شک شهری سالم و زیبا در خور شان مردم شریف خود خواهیم داشت.

شهروند، پایه‌گذار شهر خوب است و سبب آبادی شهر می‌شود و شهر آباد هم شهروند خوب را پرورش می‌دهد. انسان به عنوان پیکره اصلی شهر محسوب می‌شود و یک شهروند خوب باید نگاه متفکر و عقلانی داشته باشد.

شهر خوب در گرو نگاه یک شهروند خوب است . پرورش توانایی و صلاحیت دموکراتیک شهروندان، افزودن بر چارچوب‌های اجتماعی و بسترهای مادی، بیشتر در گرو آموزش شهروندان است، بنابراین برای داشتن یک شهر خوب با شهروندان خوب باید تک تک عموم تحت آموزش‌های لازم و فرهنگ شهرنشینی قرار گیرند و بهتر است که این آموزش‌ها در مدارس از همان ابتدا تدریس شود تا نسل شهروندان فهیم و توانا با افکار و ایده‌های جدید داشته باشیم.

یک شهر خوب را شهروند خوب می‌سازد و این در ذات مردم نهفته است که یک شهروند باید خوب باشد تا یک شهر خوب ساخته شود. یعنی یک شهروند خوب وقتی روح پاکیزگی ذاتی در وجود خود داشته باشد می تواند شهر پاکیزه و خوبی بسازد.

شهر خوب ساختنی است نه یافتنی و این شهروندان هستند که باعث می‌شوند با رعایت قوانین شهروندی و تعهد به حقوق شهروندی خود شهر زیبنده‌ای داشته باشند، زیرا شهر متعلق به همه مردم است و همین امر شهروندان را موظف به مشارکت و همکاری برای داشتن یک شهر خوب می‌کند.

شهروند خوب بودن به 2 عامل اساسی بستگی دارد: عامل درونی که همان احساس تعلق خاطر داشتن است. شعار «شهر ما خانه ما» و یا «خانه ما شهر ما» که از لحاظ ظاهر تقریبا یک شکل دارند اما از لحاظ محتوایی متفاوت است. بدون شک در شعار «خانه ما شهر ما» احساس تعلق خاطر داشتن به شهر مشخص‌تر است.

عامل بیرونی؛ همان اطلاع رسانی و فعالیت ارگان‌ها و شهرداری‌هاست و چون متاسفانه ما در شهر مدیریت شهری نداریم شهرداری وظیفه اصلی اطلاع رسانی برای داشتن یک شهر خوب همراه با شهروند خوب را برعهده دارد.

فضیلت‌های شهروندی مانند اطاعت از قانون، رعایت پاکیزگی و مراقبت از مکان‌های تفریحی و حتی فداکاری برای دفاع از محیط در برابر تهدیدهای برونی و درونی و به عنوان مجموعه افرادی که در یک پیمان شهروندی، نه نژادی و... پیکره یک ملت واحد را تشکیل می‌دهند.

البته طبیعی است که یک شهروند خوب، یک شهر خوب را می‌سازد. شهر خوب تاثیر بسیاری در روحیه شهروندان دارد و این احساس پیوسته‌ای است.

متولیان ساخت شهر تمام شرایط را برای داشتن یک شهر خوب مهیا می‌کنند و شهروندان متقابلا با تلاش و همراهی و مشارکت برای نگه داشتن یک شهر خوب بکوشند تا حفظ و ساخته شود.

ارائه آموزش به شهروندان ضروری است. شهروندان باید آگاهی کافی از وظایف شهروندی خود داشته باشند تا بر اساس این آگاهی و کسب آموزش‌های لازم تعریفی از مسئولیت خود به عنوان شهروند داشته باشند و وظیفه این آموزش و اطلاع رسانی‌ها بر عهده شهرداری‌ها، سازمان‌ها و نهادهای مردمی همچون تشکل‌های مردم نهاد و پایگاه‌های مساجد تشکیل شد باشد هست.

متولیان در بخش‌های فرهنگی باید آگاهی مردم را بالا ببرند و در محیط شهری نقش‌ها مشخص شود که این نقش‌ها را قشرهای مختلف شهروندان بازی می‌کنند. همچنین مراجع صاحب نظر مورد قبول مردم که اداره یک بخش به عهده آنهاست وظیفه اطلاع رسانی در رابطه با چگونه یک شهروند خوب بودن و حق و حقوق یک شهروند را به عهده دارند.

توده‌های برجسته‌ای از مردم مثل اصناف، طلاب، ورزشکاران، فرهنگیان و... با برقراری ارتباط بین مسئولان و مردم می‌توانند به آنها آموزش داده و اطلاع رسانی دقیق و به هنگام را در سطوح مختلف برای مردم داشته باشند.

اگر شهروندان خوب شهر را خانه دوم خود بدانند و با شهرداری‌ها مشارکت و همکاری مداوم داشته باشند و مسئولان با خدمات هدفمند و مطلوب با شهروندان ارتباط دو سویه برقرار کنند شرایط ایده آل پیش خواهد رفت.

 از لحاظ فرهنگی و آموزشی، هم شهرداری‌ها و هم سازمان‌ها وظیفه اطلاع رسانی و انتقال دانش به عموم مردم را دارند و می‌بایست پیوسته گزارشی از فعالیت‌های عمرانی، خدماتی، فرهنگی و... داشته باشند تا همه با آگاهی بیشتر برای حفظ و نگهداری شهر تلاش کنند.

چه خوب است این زیباسازی با همکاری شهروندان و با توجه به فرهنگ شهرنشینی شکل گیرد تا پیوسته و ماندگار و همیشگی باشد. با نگاه به شعار «شهر ما خانه ما» اگر همه افراد جامعه به این شعار احترام بگذارند وعمل کنند قطعا شهری زیبا با شهروندان فهیم خواهیم داشت.

این نکته مهم است که علاوه بر اطلاع رسانی مسئولان، شهروندان هم وظیفه دارند به بهترین شکل از امکانات شهری استفاده کنند و حتی با مشارکت و همکاری با مسئولان شهرداری‌ها چهره شهر را هر چه زیباتر نشان دهند پس رابطه شهروندان با شهر یک ارتباط دوسویه است که نیاز به تعامل ویژه و نگاه صحیح شهروندی دارد.

شهروند خوب باعث می‌شود که شهر زیبا شود و اگر این همکاری تداوم نداشته باشد شهر، زیبایی خود را از دست می‌دهد. داشتن یک شهر زیبا و خوب با همکاری مردم ایجاد خواهد شد و بدون شک آموزش‌های شهروندی و فرهنگ سازی تضمین کننده یک شهر زیبا و سالم خواهد بود.

بخشی از رسالت شهرداری‌ها، عمران و آبادانی شهر است و در همین راستا است که خدمات ارزنده‌ای در حال اجراست، مثل زیباسازی شهر، خدمات بهداشتی، نظافت معابر عمومی و... تمام این کارکردها به فرهنگ سازی و فرهنگ شهرنشینی وابسته است.

وی آموزش فرهنگ شهروندی را ضروری می‌داند و می‌گوید: آموزش‌ها می‌تواند از طریق انجمن‌ها و بنیادهای مردمی، رسانه‌های جمعی، مطبوعات و گروه‌های آموزشی و یا خود شهرداری‌ها و سازمان‌ها مثل اصول حمل و نقل و ترافیک و آموزش‌های راهنمایی و رانندگی باشد و این مباحث آموزشی بهتر است برای شهروندان از همان دوران ابتدایی به کودکان و خردسالان در نظر گرفته شود مثلا ما از کسبه و مجتمع‌های اطراف میدان‌ها نظارت اطراف محل کسب خود را خواستیم و این طرح خروجی موفق داشت، یعنی برای داشتن یک شهر زیبا و خوب نیاز به همکاری خود شهروندان است.

شهر را یک شهروند خوب می‌سازد، چون شهر از کنار هم قرار گرفتن جزء جزء شهروندان شکل گرفته است. اگر اجتماعی نباشد شهری بنا نمی‌شود پس پایه‌های اصلی یک شهر همان شهروندان هستند و این شهروندان در صورت قانون مدار بودن و مشارکت داشتن با شهرداری‌ها و سازمان‌ها می‌توانند یک شهر زیبا و خوب بسازند. ما باید چیزی که به مردم آموزش داده می‌شود را از آنها بخواهیم نه بیشتر.

اگر مردم از وظایف و حق و حقوق شهروندی خود آگاهی کافی داشته باشند رشد فرهنگ شهرنشینی سریع‌تر پیش خواهد رفت و در مقابل شهری آبادتر و زیباتر در انتظار مردم و مسئولان قرار خواهد گرفت.

آموزش‌های شهروندی در مورد حق و حقوق آنها باعث می‌شود که مردم با هدف داشتن یک شهر خوب توسط اطلاع رسانی از قوانین شهروندی از طرف شوراها و نهادهای وابسته به شهرداری‌ها تلاش کنند و البته لازم است که مدیریت شهر تلاشی بیشتر برای اجرای قوانین شهری و اساس پایه گذاری سالم برای یک شهر داشته باشند و با احترام به قوانین شهروندان، آنها را به رعایت مقررات شهروندی تشویق کنند و همین امر جهتی مثبت برای تمامی شهروندان برای داشتن شهری خوب و زیبا خواهد بود.

 

 

اضافه کردن نظر

کد امنیتی
تازه سازی