کران فیلم تازه فریدون جیرانی، بار دیگر برخوردهای عجیب و غریبی را از سوی عده ای برانگیخت؛ جمعی با عنوانی آشنا که معلوم نیست دقیقاً چه کسانی هستند اما خود را دلسوزان جدید و جدی عرصه فرهنگ می دانند که امیدوارم باشند.
البته این، در ادامه برخوردهای عجیب و سوال برانگیزی است که حوزه هنری در قبال این فیلم و چند فیلم دیگر در پیش گرفت.
"من مادر هستم" همچون فیلم های دیگر جیرانی متعلق به سینمای قصه گو و تجاری است. سینمایی که تلاش می کند مخاطب عام را هدف بگیرد و در عین حال که اصول اولیه داستانگویی را خوب مراعات می کند، از حداقل استانداردهای کیفی هم پایین نیاید؛ سینمایی که خود جیرانی نام "بدنه" را بر آن گذاشته است.
فیلم گرچه از حفره هایی در فیلمنامه رنج می برد و به گمانم در شخصیت پردازی هم کاستی هایی دارد، اما معتقدم در برخی لحظات کاملا تاثیرگذار است و قصه اش را با کمترین لکنت روایت می کند. این فیلم ممکن است به دوسه دلیل مشخص، فیلم مورد علاقه من نباشد، ولی مهم این است که فیلم، ماموریتی را که برای خودش تعریف کرده درست به انجام می رساند. فیلم جیرانی یک ملودرام خوش ساخت و در مجموع قابل قبول است که از آثار اخیر او در مرتبه بالاتری می ایستد، با بازی های خوب باران کوثری، پانته آ بهرام و فرهاد اصلانی. البته به نظرم در شرایط فعلی نیازی نیست وارد تحلیل فیلم شویم و ساختار آن را بررسی کنیم چرا که ظاهرا ایرادهای دوستان دلسوز انصار حزب الله به فیلم، جملگی مضمونی است.
البته نمی دانم این دوستان، با کجای فیلم و چه چیز آن مشکل دارند؛ با اینکه در مذمت بی اخلاقی است؟ با اینکه روابط بی بند و بار را تقبیح می کند؟ با اینکه پیام اخلاقی می دهد که جزا و کیفر هر گناهی می تواند در همین دنیا اتفاق بیفتد؟ با اینکه انتقام کینه ورزانه شخصی را مستوجب عذاب دنیوی هم می داند؟ با اینکه نازیبایی های روابط غیر مجاز را نشان می دهد و منهدم کننده خانواده می انگارد؟ با اینکه شرب خمر را از مهمترین عوامل بی تعادلی روانی که به جنایت و تجاوز می انجامد قلمداد می کند؟ با اینکه خیانت به رفیق و همسر زشت شمرده می شود؟ یا با اینکه دختری برای دفاع از شرافت خود دست به قتل متجاوز می زند؟
به هرحال دوستان باید بپذیرند که برای تقبیح یک رفتار و یک پدیده در سینما، ناگزیریم بخش هایی از آن را نشان دهیم و یا نشانه هایی از آن را به نمایش بگذاریم تا بیننده بداند دقیقاً فیلم دارد چه چیز را زشت می شمارد! این به نظر بدیهی نمی رسد؟ ضمن آنکه چرا نمی پذیریم فیلم ها و قصه ها لزوما قرار نیست به کل جامعه تعمیم داده شوند و تفسیرهای کلان ازشان دربیاید؟
فیلمی که درباره تجاوز و جنایت یا خیانت ساخته می شود مسلما معنایش آن نیست که می خواهد تمام جامعه را درگیر این ماجرا نشان دهد و به این معنا نیست که می خواهد کل ساختارهای اخلاقی جامعه را زیر سوال ببرد. هر فیلم، خودش دایره تاثیر و مخاطب هدف مورد نظرش را مشخص می کند. فیلم "من مادر هستم" جدا از وجه سرگرم سازی اش، رفتار طبقه اجتماعی خاصی را هدف گرفته و در کنار روایت قصه دو خانواده از این طبقه، نقدی هم بر آنها وارد کرده است. همین. اگر فیلم را اینطور ببینیم و خودمان را مجبور و موظف به تاویل های عجیب و غریب نکنیم بهتر نیست؟
در جهان امروز و در قرن بیست و یکم، تنها راه های اعتراض و انتقاد به پدیده ها به ویژه پدیده های فرهنگی، گفت و گو و بعد هم رجوع به قانون و پایبندی به آن است، نه تجمع درکف خیابان ها. اگر این را بپذیریم، اعتراض به این فیلم و موارد مشابه هم مشمول همین قاعده می شود.