حیات غرب - جامعه مدنی مجموعه نهادها، انجمنها و تشكلهای اجتماعی است كه وابسته به دولت و قدرت سياسی نيستند، ولی نقش تعيينكنندهای در صورتبندی قدرت سياسی دارند. جامعه مدنی وقتی قوام می يابد كه نه تنها از قدرت سياسی استقلال داشته و خود مختار باشد، بلكه بر نهادهای دولت نيز اعمال قدرت يا نفوذ كند. جامعه مدنی بر طبق تعريف، می بايد حاوی مجموعهای از حوزههای عمومی خود مختار باشد كه در درون آنها، انجمنها و نهادهای جامعه مدنی بتوانند به امور خود سر و سامان بدهند و منافع اعضای خود را پاس دارند. به طور كلی میبايد ميان عامهی مردم و نهادهای جامعه مدنی از يك سو و ميان جامعهی مدنی و دولت از سوی ديگر رابطه وجود داشته باشد تا دموكراسی ممكن گردد.
به بيان ديگر، جامعه مدنی جامعهای است متشكل از گروههای ارادی، داوطلبانه، مستقل و خودگردان كه با هدف پيشبرد منافع، علائق و سليقههای افراد عضو تشكيل میشوند. اين گروهها می توانند شكل صنف، اتحاديه، باشگاه، انجمن، سازمانهای غير دولتی يا غير حكومتی، حزب، سنديكا، و مؤسسات رسانهای از قبيل ناشران، مطبوعات، راديوها و تلويزيونهای مستقل را پيدا كنند. مجموعهی اين گروهها بر اساس قواعد و مقررات مشخص، شفاف و روشن در شبكهای از روابط مبتنی بر روح مسالمتجويی، اخلاق مدنی، مدارا و تساهل، همزيستی و همكاری با يكديگر به حيات خويش ادامه ميدهند.
تفاوت اعضای اين تشكلها با ديگر افراد آن است كه هويت سازمانی مشخصی پيدا كردهاند و اين هويت همچون حافظ و نگهدارندهای برای آنها عمل ميكند. فرد انسانی كه با پرتاب شدن به عالم خاك احساس بیپناهی و تنهايی ميكند به جاي پناه بردن به اربابان، زورمندان، و دارندگان قوای قهريه به يك تشكل اجتماعي پناه ميبرد. از همين جهت مطالبات اعضای اين گروهها شكل جمعی پيدا می كند و با ديگر مصالح و منافع اجتماعی پيوند مييابد. گروه در اينجا به صورت نيرويی برای بيان خواستهها عمل ميكند.
تشكلهای جامعه مدنی بر اساس نوعی توافق و قرارداد ميان اعضا شكل ميگيرند و چيزی بيرون از اين قرارداد بر آن حاكم نيست. بدين ترتيب اعضاي آن صرفاً از جهت دارا بودن وجه مشخصهای كه آن تشكل را تعريف می كند به عضويت اين تشكل در ميآيند و نه چيزی غير از اين. اين امر باعث ميشود كه اين تشكلها از يك ويژگی عرفی و عادی برخوردار شوند و جريان طبيعی امور به جای رخدادهای استثنايی و افراد استثنايی بر آن حاكم شود. در اين حال ديگر نسبت خاص فرد با ديگر گروهها و افراد دارای اعتبار اجتماعی يا نسبت خاص با امور ماوراء الطبيعي موجب ايجاد شانی خاص و اعتباری خاص نميشود. به عنوان مثال در صنف قصابان، يك قصاب با ادعای ارتباطی خاص با يك منبع غيبی يا ارتباط با يك مرجع قدرت نميتواند بيش از ديگران قصاب باشد و شان خاصی در ميان اعضای صنف پيدا كند.