آسیب های اجتماعی در حاشیه نشینی و نقش تشکلهای مردمی در کاهش معظلات اجتماعی

 حاش


حیات غرب -دکتر محمد رضا رضایی - حاشیه نشینی و زاغه نشینی نوعی آسیب است که در کشورهای در حال توسعه بیشتر دیده می‌شود. این اصطلاح به محله‌هایی گفته می‌شود که فقیر نشین و در اطراف شهرهای بزرگ هستند به طوری که ساکنان آن نتوانسته‌اند جذب نظام اقتصادی و اجتماعی شهرها شوند تا از امکانات و خدمات شهری استفاده کنند. اگرچه در نگاه نخست فقر این مناطق به نظر می‌آید اما با کمی دقت می‌توان آسیب‌های اجتماعی مختلفی را در این محله‌ها پیدا کرد

 حاشیه نشینی مقدمه آسیب‌های اجتماعی است

اصطلاح حاشیه نشینی . حاشیه نشینان را روستاییان و عشایران مهاجر تشکیل می‌دهند که اغلب فاقد مهارت‌های مختلف برای زندگی در شهرها هستند این افراد به دلیل توزیع نامتناسب و ناعادلانه امکانات در سطح کشور به بهانه مشکلات اقتصادی، حمایت نشدن از مشاغل بومی یا به دلیل پدیده‌های طبیعی مانند سیل، خشکسالی، سرمازدگی محصولات کشاورزی، آفت‌های دامی و ناامنی  به شهرها آمده‌اند.

 آنان به دلیل منطبق نشدن با محیط شهری از این محیط پس زده می‌شوند و به تدریج در کانون‌های به هم پیوسته یا جدا از یکدیگر در قسمت‌هایی از شهر سکونت می‌یابند. هرگاه سخن از مقوله حاشیه نشینی به میان می‌آید نباید آسیب‌های اجتماعی مرتبط با این مساله را نیز از نگاه تیزبینانه دور نگه داشت. حاشیه نشینی مقدمه آسیب‌های اجتماعی است. 

 

 کسانی که در حاشیه به صورت زاغه‌ای زندگی می‌کنند با فقر دست و پنجه نرم می‌کنند و به دلیل اینکه مهارت خاصی برای کارکردن ندارند مجبورند به سوی مشاغل کاذب مانند: دست فروشی در خیابان‌ها، تکدی‌گری، قاچاق کالا، دلالی های کاذب و... روی بیاورند که همین موضوع باعث افزایش آسیب‌های اجتماعی در میان آنان می‌شود. این در حالی است که در این خانواده‌ها کودکان نیز متولد می‌شوند و خانواده مجبور است تا برای تامین هزینه‌های زندگی کودک را به کارکردن وادار کند.

 

کودکانی که در این محله‌ها زندگی می‌کنند در پایین‌ترین سطح از بهداشت بزرگ می‌شوند بنابراین بیماری‌های زیادی آنان را تهدید می‌کند البته فقر فرهنگی یکی دیگر از آسیب‌هایی است که افراد را تهدید می‌کند.

 

برای پیشگیری از زاغه نشینی و آسیب‌های ناشی از آن باید به دو اصل توجه کرد؛ یکی ریشه‌یابی مشکلات اجتماعی نظیر حاشیه نشینی و دیگری برنامه ریزی علمی برای بر طرف کردن موانع و عوامل پیدایش و گسترش یک پدیده اجتماعی. در این زمینه باید دولتمردان روی کار بیایند و با کمک‌های هر چند ناچیز خود زمینه‌ای برای تهیه مسکن فراهم کنند؛ ایجاد شغل یکی دیگر از راهکارهاست که دولت باید به آن توجه کند به طوری که نوعی نیروی کار ذخیره حاضر و بی‌درنگ برای فعالیت‌های در حال گسترش بخش رسمی (درون شهرها) را مهیا سازند. تا جایی که این افراد به توانمندی‌های لازم در همه زمینه‌ها دست یابند. اختلاف سطح توسعه در زمینه‌های اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی میان شهر و روستا یکی از عوامل عمده مهاجرت روستاییان به شهرها و در نتیجه بروز گسترش پدیده حاشیه نشینی است تا زمانی که این اختلاف سطح از بین نرود، همچنان مهاجرت از روستا به شهرها و نیز ایجاد مناطقی به نام حاشیه ادامه دارد. از بین بردن اختلاف سطح میان روستا و شهر بدین معنا نیست که روستاها به شهر تبدیل شوند یا همه امکاناتی که در شهرها وجود دارد باید در روستاها فراهم شود.

 بهترین روش برای افزایش مهارت‌ها آموزش است نهادهای آموزشی کشور می‌توانند سطح سواد این افراد را بالا ببرند و از طریق آموزش فنی و حرفه‌ای سطح مهارت این افراد تقویت شود و از طریق ارتقای سطح آموزش زمینه‌های اشتغال، افزایش درآمد و بهبود سطح زندگی حاشیه‌نشینان و فقرای شهری فراهم شود.

 برای رفع پدیده آسیب‌های اجتماعی باید نهادهای مختلف پای کار بیایند چون این پدیده با همکاری جمعی قابل رفع شدن است پس نهادهای مختلف هر یک بر اساس وظایف خود می‌توانند برنامه‌ریزی برای رفع حاشیه نشینی داشته باشند. تشکل های مردم نهاد در این خصوص نقشی خوب می توانند ایفا کنند . البته اگر جایگاه آنها توسط دولتمردان درست تشخیص داده شود . 

اضافه کردن نظر

کد امنیتی
تازه سازی